PDF رمان آینه قدی از سحر مرادی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
آیهان فشن بلاگر، مغرور ومعروفی که با یک کینه و حس انتقام قدیمی، تن به ازدواج با مروارید ،دختر حاج بهرام ثروتمند ترین جواهر فروش شهر، میدهد تا به تقاص زخمی که حاج بهرام بر قلب خواهرش گذاشته است…بر سر مروارید بیاورد. تقابل عشق و مذهب در عاشقانه هایی نفسگیر دختری مذهبی و مردی جذاب اما بی بند و بار …
خلاصه رمان آینه قدی
صدای محکم بسته شدن در مثل یک پتک در سرش کوبید تا پلک هایش بپرد، تا پشت پرده ی تاریکشان امواجی از آشفتگی خروشان شود. از ناباوری حرف ها و اتفاقات پیش آمده، اما مگر می شد دروغ باشد وقتی خودش هم تجربه اش کرده بود با همان حالات و همان توصیفات!
زندگی هر کسی اگر تهش مرگ داشت برای او هر روز و ثانیه اش درد و مرگ بود. مروارید ته گلویش هنوزم می سوخت، اما حواسش به قرمزی های همراهش بودف تمام بدنش در یک کوره ی آتش نضوخته خاکستر شده بود. کمی آنطرف تردر، درگاه اتاق نگاه خیره ی آیهان روی چشم های سرخ و خمار آلود مروارید ثابت مانده بود.
– اومدی؟
اخم های آیهان با صدای شل و وارفته ی مروارید در هم تر شد و بینی اش از حجم زیاد رایحه عطرش چین افتاد.